بعد از دیدن اخراجی 3 و رسوایی2، دیگر قصد نداشتم به تماشای فیلم جدید مسعود ده نمکی
بنشینم، ولی به پیشنهاد یکی از دوستان وبه امید مواجهه شدن با فیلمی بهتر، نسبت به فیلم
های قبلی او، به سینما رفته و مشغول تماشای رسوایی2 شدم.
رسوایی2 فیلمی انتقادی نسبت به جامعه متمدّن و غرق تکنولوژی امروز است، و تذکری است
برای کسانی که مَباهجِ دنیا آنها را مشغول خود کرده و باعث غرق شدن آنها در مرداب غفلت
گردیده است.
علی رغم موضوع خوبی که کارگردان بر روی آن دست گذاشته است، فیلمی که ساخته شده
اصلا فیلمی قوی و هنری به حساب نمی آید، مسعود ده نمکی باید بیاموزد که چگونه حرف هایش
را هنرمندانه به خورد مخاطب بدهد، وقتی نکاتی را که میخواهد به مخاطب القاء کند به صورت بسیار
صریح در فیلم بیان می کند باعث می شود که فیلم او اثر گذار نباشد و مخاطب در برابر آن موضع بگیرد.
صریح بودن می تواند در بعضی موارد از صفات خوب یک فیلم باشد، اما شدّت صراحت فیلم های
ده نمکی و کثرت دیالوگی که در اکثر فیلم های او مشهود است به اصطلاح محاوره ای "تو ذوق می زند"،
و این بسیار ارزش کار او را تنزّل می دهد.
البته کارگردان در بعضی موارد سعی کرده است که به صورت غیر صریح حرف خود را بیان کند، مثلا در
سکانسی که روحانی فیلم، توسط مسئولین شهر تبعید شده و به سمت پله های هواپیما برای
خروج از شهر می رود، در کنار درب هواپیما روی بدنه هواپیما عدد (598) درج شده که بیانگر کنایه
و گریزی لطیف می باشد، اما رویکرد غالب او در سرتاسر این فیلم بیان حرف ها به شکل بسیارصریح
می باشد.
طول دادن بی خودی صحنه های زلزله و نمایش رقص و موسیقی تند در قسمت هایی از فیلم،
نشان داد که ده نمکی تا رسیدن به نقطه ایده آل فیلم سازی بسیار فاصله دارد. ده نمکی باید توجه
داشته باشد که می شود فیلمی موثّر و عوام پسند ساخت ولی در آن پای "گناه" به میان کشیده
نشود. این قبیل اشکالات در فیلم های قبلی اوهم مشهود بود، و تکرار آن اشکالات در فیلم جدیدش
نشان گر آن است که ایشان نسبت به کارهای قبلی خود نگاهی آسیب شناسانه نداشته است.
به نظر شما با توجه به اشکالات و ضعف های ذکر شده، بی جا نیست رسوایی2 را رسوایی هنری
ده نمکی بدانیم، و از ایشان تقاضا کنیم دیگر فیلم سینمایی نسازند ؟!